کد مطلب:154144 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

مختار هنگام خروج مسلم
تصادفا روزی كه مسلم قیام كرد، مختار با عده ای از بردگان به مزرعه خود به نام لقفا رفته بود زیرا قیام مسلم بی سابقه بود و هنوز با اصحاب و یاران خود وعده قیام نگذاشته بود، بلكه دستگیر شدن هانی بن عروة ثقفی سبب این قیام بی سابقه گردید. موقع ظهر بود كه مختار از قیام مسلم با خبر شد، همان ساعت با بردگان خود به كوفه برگشت مغرب گذشته بود كه جلو باب الفیل با قسمتی از لشكریان عمرو بن حریث كه به فرمان ابن زیاد شهر كوفه را


حكومت نظامی اعلان كرده بود برخورد كرد، هانی ابی حیه فرمانده هنگ جلو آمد و مختار را گفت: اینجا چه می كنی؟ وضع تو مشكوك است زیرا نه در خانه ات به سر می بردی و نه در میان جمعیت مخالف و موافق؟

مختار پاسخ داد: از بزرگی خطای شما افكارم مشوش شده: هانی گفت: حواست را جمع كن به خدا قسم با این گفتار خود را به كشتن می دهی.

فرمانده سپاه وضع او را به فرمانده كل قوای انتظامی ابن زیاد عمرو بن حریث گزارش داد، عمرو گفت: او را بگوئید كه ابن زیاد از وضع تو بی اطلاع است كاری نكن كه خود را بكشتن دهی.

زائدة بن قدامة ثقفی كه در لشكر عمرو بود اظهار داشت: اگر بیاید در امان است؟ عمرو گفت: از ناحیه من در امان است و اگر كارش به پیش عبیدالله بكشد بنفع او گواهی می دهم، زائده امیدوار شد و گفت: بنابراین راه نجاتی هست.

زائده با بعضی دیگر پیش مختار آمدند و گفته ها را نقل كردند و سپس او را سوگند دادند كاری نكن كه ابن زیاد را بر خود تسلط دهی كه جز كشته شدن در پیش نیست.

مختار بنزد عمرو بن حریث آمد و شب را در زیر پرچم او صبح كرد، عمارة بن عقبه وضع مختار را به ابن زیاد گزارش داد، چون آفتاب بالا آمد درب دارالاماره باز شد و اذن عام داده شد مختار هم در میان جمعیت بر ابن زیاد وارد شد.